سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پندها چه بسیار است و پند گرفتن چه اندک به شمار . [نهج البلاغه]
علیرضا و دوستان

خوشکله؟ تو دل برو هست؟ منم خیلی دوستش دارم؟

برای جواب به این آیدی پیغام بدید ali_khaste_ali_tanha_20

با تشکر مدیریت وبلاگ


نظرات شما ()

اصفهانیه موز میخوره پوستشو میزاره لایه دفتر خاطراتش

به رشتیه میگن اعضای خانوادتو نام ببر، میگه: صاایران، امرسان، موبایل، آمریکا!! میگن: مرتیکه این چرت و پرتا چیه میگی؟! رشتیه میگه: آخه شما نمیدونی؛ صاایران دختر کوچیکمه، هر روز بهتر از دیروز! امرسان دختر بزرگمه، زیبا جادار مطمئن! موبایل خانمه، که هیچ وقت در دسترس نیست منم آمریکاام که هیچ غلطی میتونم بکم

ازرائیل میره جون قزوینی رو بگیره.ازرائیل ازش میپرسه:شناسنامه ات کجاست.میگه:زیر فرشه.اگه جرات داری برو برش دار

یه رشتیه به دوستش میگه خاک بر سره بی غیرتت کنم زنم خال کوبی اسمه زنتو رو شیکمه عباس آقا دیده 

به ترکه میگناز این همه جک که درباره شما میگن ناراهت نمیشی؟میگه نه همه تجدیده خاطرست

 از ترکه میپرسن بنفش چه رنگیه؟ میگه: قرمز دیدی؟! آبیش

 ترکه خودشو میزنه به کوچه علی چپ، گم میشه!


 بابای ترکه میمیره، مجلس ختمش رفیقای ترکه همه میان بهش تسلیت میگن. ترکه خیلی احساساتی میشه، میگه: به خدا خیلی زحمت کشیدین تشریف آوردین، ‌شرمنده کردین... ایشالله ختم پدرتون جبران می‌کنم!

 ترکه میره هیت راش نمیدن میره یه هیت میزنه هیشکی رو راه نمیده

ازترکه می‌پرسن: ببخشید لهجه شما چجوریه؟ میگه: ببین عین لهجه فارسی می‌مونه، ‌فقط باید برینی توش!

 ترکه میخ میره تو پاش، نمیتونه درش بیاره،‌ کجش میکنه!

 قزوینیه میره خونه یک میلیونره، ‌دویست میلیون نقد می‌دزده. بعد زنگ میزنه خونه یارو میگه: بچه رو بیارین پولارو ببرین

 به ترکه میگن چرا ترک شدی؟! میگه: ایلده جوون بودیم، ایمکانات کم بود، پیش اومد دیگه! میپرسن: پس چرا لر نشدی؟ میگه: نه بابا، دیگه اونقدرها هم ایمکانات کم نبود!

یه مدت مردم به روحانیت پشت میکنن،‌ قزوینیا همه میرن روحانی میشن!

 ترکه میخواسته به فلسطینیا کمک کنه، براشون سنگ پست میکنه

 به ترکه میگن چی شد ترک شدی؟! میگه:‌ والله من اولش که ترک نبودم، ‌تو بیمارستان با یه بچه ترک عوض شدم!

 به ترکه میگن با رضا جمله بساز، میگه: من و حسن و حسین رفتیم پارک. میگن: پس رضاش کو؟ میگه: آخه رضا کارداشت، نیومد!

  ترکه میافته تو چاه، فامیلاش سند میگذارن درش میارن!

 به ترکه می گن دیوید بکهام رو می شنا سی ؟ می گه : آره سره کوچمون تعویض روغنی داره

 یه ترکه میمیره. شب اول قبر 62 تا فرشته میان سراغش.2تاشون سوال می کردن 60 تاشون حالیش می کردن

 به یه لره میگن خسته نباشی میگه اگه باشم چه گهی میخوری

 به ترک میگن یه معما بگو،‌ میگه: اون چیه که درازه،‌ زرده، موزه؟!

 از لره میپرسن از چه تریپ لبی خوشت میاد؟ میگه: از لبِ جو

 میخواستن لره رو شکنجه روحی بدن، میفرستنش تو یک اتاق گرد، میگن برو یک گوشه بشین

 لره تیپ میزنه میره پارک یه دختر بهش میگه بخورمت لره میگه این گوخوریها به تو نیامده

 یک روز یک مامانی واسه بچش لالایی میخونده بچه بعد از نیم ساعت یکهو پا میشه میگه : خوب مامان حالا خفه شو بزار بخوابم

 دو تا مرغ داشتن برای هم درد دل می کردند . اولی میگه بدبخت شدم اون مرغ دیگه میگه چرا؟ میگه آخه تو کیف دخترم عکس خروس پیدا کردم . دومی میگه این که چیزی نیست من تو کیف دخترم تخم مرغ پیدا کردم

 یک روز عقل دنباله ترکه میکنه وقتی بهش میرسه میگه : بگو منو کم داری بگو

ترکه تو اتوبوس میگوزه همه بهش میخندن. اونم خوشحال میشه، میگه: اگه میدونستم اینقدر حال میکنین براتون میریدم!!!

به ترکه میگن یه واحد کوچیکتر از مثقال نام ببر میگه:چوس مثقال

لره جونش به لبش میرسه تف میکنه! میمیره

میگن:قزوینیا خوش شانسن!چون شانس میترسه بهشون پشت کنه


نظرات شما ()

برایه موفق شدن تیم ملی ایران در جام جهانی دعا کنید که رتبه خوبی بدست بیاورد

نتیجه بازیهای تیم ملی ایران را در گروه خود را حدس بزنید

جایزه های نفیس به کسانی که بازیهارا درست حدس بزن :

نفر اول استفاده بی نهایت از آبسرد کن سر کوچتون

نفر دوم استفاده بینهایت از وبلاگ من

و نفر سوم دور اتاق خودت در 20 ثانه

با تشکر از شما مدیریت وبلاگ


نظرات شما ()

در غریبی ناله کردم      هیچ کس یادم نکرد
  در قفس جان دادم و     صیاد آزادم نکرد
شمع سوزان توام     اینگونه خاموشم مکن
از کنارت میروم     اما فراموشم مکن


 ز چشمت چشم آن دارم که چشمت را بیندازی به چشمانم که چشمانم به چشمان تومی  نازد
زکات چشم چشمی کن بسوی چشم از شادی که جز چشمت دگر چشمی به چشمانم  نمی سازد

گر رفتم تو یادم کن. اگر مردم تو خاکم کن. اگر ماندم در این دنیا، به مهر خود تو شادم کن

.......................................... 

  از طرف رسول سالمی

    هر کس به طریقی دل ما می شکند                             بیگانه جدا دوست جدا می شکند              

    بیگانه اگر می شکند حرفی نیست                              من در عجبم دوست چرا می شکند؟              

     دل ما شکست کس صدایش نشنید                           آری دل مرد بی صدا می شکند

..................................................                

  از طرف دوست عزیزم علی رضایی

      هرکه عاشق شد.منت از صد یار می باید کشید

                               بهر یک گل.منت از صد خار می باید کشید

                                                 من به مرگم راضیم اما نمی آید اجل

                                بخت بد بین از اجل هم ناز می باید کشید

..........................................................................................

 

   دارم آن غم که خدا داند و من دانم بس

          پیش از این مرغ غزل خوان گلستان بودم                        

                                 حالیا نوحه گر گوشه زندانم و بس

دارم از تو می نویسم

                             که نگی دوستت ندارم

از تو که با یک نگاهت

                           زیرو شد روزگارم


نظرات شما ()

 نابینا به ماه گفت : دوستت دارم . ــ ماه گفت : چه طوری ؟ تو که نمی بینی . ــ نابینا گفت : چون نمی بینمت دوستت دارم . ــ ماه گفت : چرا ؟ ــ نابینا گفت : اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم 

اگه یکی رو دیدی که وقتی داری رد میشی بر میگرده نگات میکنه، بدون براش مهمی اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می افتی برمیگرده با عجله میاد به سمتت، بدون براش عزیزی اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می خندی برمیگرده نگات میکنه، بدون براش قشنگی اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه میکنی باهات اشک میریزه، بدون دوستت داره اگه یکی رو دیدی که وقتی داری با یکی دیگه حرف میزنی ترکت میکنه، بدون عاشقته

یه دوست، فردی هست که آهنگ قلبت رو می دونه و می تونه وقتی تو کلمات رو فراموش می کنی اونا رو واسه ات بخونه.


از کسی که دوستش داری ساده دست نکش. شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن . چون شاید هیچ وقت ، هیچ کس تو رو مثل اون دوست نداشته باشد

اگر می خوای صد سال زندگی کنی من می خوام یه روز کمتر از صد سال زندگی کنم چون من هرگز نمی تونم بدون تو زنده باشم.

اگر تو خواستی قبل از من بمیری  بهم بگو که می خوای یه دوست رو هم همراه خودت ببری یا نه .

دختری از پسری پرسید :آیا منو قشنگ می دونی‌ ؟ پسر جواب داد : نه ! پرسید : آیا دلت می خواد تا ابد با من بمونی‌؟ گفت :‌نه ! سپس پرسید :‌ اگر ترکت کنم گریه می کنی ؟ و بار دیگر تکرار کرد :‌ نه ! دختر خیلی ناراحت شد .... وقتی برای آخرین لحظه با چشمانی که پر از اشک بود به پسر نگاه کرد ..... پسر دست هایش را گرفت و گفت :‌ تو قشنگ نیستی بلکه زیبایی .... من نمی خواهم تا ابد با تو باشم بلکه من نیاز دارم که تا ابد با تو باشم و اگر تو روزی مرا ترک کنی ... گریه نمی کنم .. می میرم

عشق با هم زیر باران ایستادن و خیس شدن نیست، عشق آنست که یکی برای دیگری چتر شود و او هرگز نفهمد که چرا خیس نشد



 


نظرات شما ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چیستان
لطیفه
ورزشی
شعر
اد بی
خانه

: موضوعات



: آمار سایت
بازدیدکنندگان: 7027
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0

: درباره من
علیرضا و دوستان
علیرضا مراد یان
من آدمی کم رو هستم و کاری به کاره دیگران ندارم

: لینک به من
علیرضا و دوستان

: حضور و غیاب

: اشتراک

 

پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ